mhi - هشت کلید طلایی برای رهبری در کسب وکار | چرا رهبران، پس از اقدام،  سئوال می کنند |درسهایی از بیل گیتس |گزیده هایی از مدیریت اثربخش

هشت کلید طلایی برای رهبری در کسب وکار | چرا رهبران، پس از اقدام، سئوال می کنند |درسهایی از بیل گیتس |گزیده هایی از مدیریت اثربخش

« شما نمی توانید 90 درصد اصالت خود را حفظ کنید و یک رهبر باشید. باید همة 100 درصد آن را در اختیار داشته باشید.»  آیا می توانید در کمتر از 22 واژه بگویید، چگونه کسب و کارتان، می تواند درآمد کسب کند و شما قصد دارید در یک دوره پنج ساله به کجا برسید؟ در هر عیب یا مانعی، یک فرصت بزرگ نهفته است، رهبران موفق، در جستجوی این فرصتها هستند.  به ضعیف صحبت کردن خود پایان دهید. ضعف داشتن در سخن گفتن، همه اعتبار و اختیارات شما را به ورطة نابودی می کشاند.

نکاتی کوتاه از مديريت 

1 .  8 کلید عالی بودن در رهبری


برای اینکه به حداکثر ظرفیت بالقوه خویش به عنوان یک رهبر در محیط کسب و کار  دست یابید، این هشت اصل به کاربگیرید  :

هشت اصل طلایی  برای موفقیت در کسب وکار


1 . حفظ اصالت 

وقتی لئونارد رابرتس  به سمت مدیر عامل شرکت آربی  منصوب شد که یک شرکت زنجیره مواد غذایی آماده بود، با چالشهای زیادی مواجه بود. او تلاش زیادی برای ارایه خدمات بهینه انجام داد. او معتقد بود، باید حقوق کارکنان بالا رود. وقتی مالک شرکت با پرداخت اضافه حقوق و پاداش به کارکنان مخالفت کرد، رابرتس در اعتراض به این تصمیم استعفا کرد و عملاً از شرکت اخراج شد. او از این موقعیت استفاده کرد و به شرکت تاندی  پیوست و در آنجا به پیشرفتهای زیادی نایل آمد. رابرتس می گوید : « شما نمی توانید 90 درصد اصالت خود را حفظ کنید و یک رهبر باشید. باید همة 100 درصد آن را در اختیار داشته باشید.» 

2 . ضمیر خود را بشناسید

 استیون اسپیلبرگ  مردی خود ساخته بود. او دو مرتبه از دانشگاه فیلم سازی کالیفرنیای جنوبی اخراج شد. او به استودیو یونیورسال  رفت و شروع به انعقاد قرارداد برای ساخت فیلمهای کوتاه کرد. رییس این استودیو یک قرارداد هفت ساله با او امضا کرد، زیرا اسپیلبرگ، اثبات کرده بود که ضمیر و خمیرمایة خود را می شناسد.

3 . بینش خود را بیان نمایید.

آیا می توانید در کمتر از 22 واژه بگویید، چگونه کسب و کارتان، می تواند درآمد کسب کند و شما قصد دارید در یک دوره پنج ساله به کجا برسید؟ هوارد پوتنام، مدیر عامل سابق شرکت خطوط هوایی جنوب غرب می گوید : « اکثر کسب و کارها در زمینه توسعه خود شکست می خورند، زیرا هیچ بینشی ندارند. وقتی بینش داشته باشید و اگر کسی نیز با فکری خوب نزد شما بیاید، می توانید بررسی کنید که آیا این ایده به نفع شما هست یا خیر.» 

4 . تعهدی نامعمول از خود نشان دهید

در عرض شش ماه، شرکت کامپیوتری دل از صفر به برترین شرکت رایانه ای جهان تبدیل شد زیرا مایکل دل  خود را متعهد و مقید به سرعت می دانست. او از طریق مونتاژ و کانالهای توزیع هم در پول و هم در زمان خود صرفه جویی کرد. آیا مایکل دل، به شکلی نامرسوم بر سریعتر بودن، هوشمندتر بودن و بهتر بودن، تمرکز نکرده بود ؟ اندرو گرو  مدیر عامل سابق اینتل  می گوید : « وقتی نمی توانیم خودمان را با سرعت دل، هماهنگ کنیم، واقعاً دچار کمردرد می شوم. »

5 . منتظر نتایجی مثبت باشید

کارتان را با تبدیل معایب به مزایا آغاز کنید. در اوایل دهة 1900، اندرو کارنگی  که یک متخصص فولاد و فلزات بود، از خبرنگاری به نام ناپلئون هیل  خواست تا به تحقیق دربارة موفقیت بپردازد. یکی از یافته های هیل این بود : در هر عیب یا مانعی، یک فرصت بزرگ نهفته است. رهبران موفق، در جستجوی این فرصتها هستند. 

6 . مراقب افراد خود باشید

 مارک پیترز  مدیر بخش عملیاتی یک شرکت تولید آژیرهای آتش سوزی در فلوریدا بود. پیترز به بررسی عملکرد پنج مدیر پرداخت که چهار نفر از آنها دارای مدارک دانشگاهی بودند. یکی از آنها که چنین مدرکی نداشت، به مرد محبوب پیترز تبدیل شد. این در حالی بود که به دلیل تعصب شرکت به مدارک دانشگاهی، حقوق او کمتر از چهار نفر دیگر بود. پیتر موضوع را به اطلاع رییس شرکت رساند. او سرانجام موفق شد هم حقوق و هم وفاداری این مدیر را افزایش دهد. 

7 . وظیفه را بر خودتان ارجح بدانید

 شرکت چینی هومر لاگلین،  از دوران رکود بزرگ جان به در برد، اما تا اواخر دهة 1970، واردات ارزان، تقریباً آن را از پای در آورد. مالکان این شرکت خواهان انحلال آن بودند هر چند، می دانستند این کار تاثیر بسیار بدی بر جامعه خواهدداشت. لذا آنها تصمیم گرفتند فرصت بیشتری در اختیار کارگران نسلهای چهارم و پنجم خود قرار دهند. آنها بر روی کوره ای جدید سرمایه گذاری کردند و یک طرح قدیمی به نام فیستا را احیا کردند. حالا هومر لاگلین یکی از بزرگ ترین شرکت سفالگری در آمریکا است. 

8 . در خط مقدم باشید.

وقتی پیتر یوبروث با برگزاری مسابقات المپیک 1984 در لس آنجلس موافقت کرد، قول داد که از این بازیها 15 میلیون دلار سود حاصل شود. این امر غیرممکن می نمود. یوبروث دست به کار شد و شخصاً وارد مذاکره برای جذب حمایتهای مالی شد و قراردادهای  چند میلیون دلاری منعقد کرد. در طول بازیها، او هر روزه یک یونیفورم را برای برگزارکنندگان بازی ها در نظر گرفت. تا پایان بازیها، آنها به 215 میلیون دلار سود دست یافتند. 

2 .  چرا بهترین رهبران اول اقدام می کنند، بعد سوال می پرسند ؟

اغلب رهبران تصور می کنند، موفق هستند و تصمیماتی دقیق اتخاذ می نمایند. 
اما حقیقت اندکی پیچیده تر است. اگرچه این موضوع صحت دارد که رهبران بیش از حد فعال، و ممکن است بدون توجه به اطلاعات موجود، تصمیماتی بسیار خطرناک اتخاذ کنند، اما این موضوع نیز صادق است که رهبران کارآمد، معتقدند، اقدام سریع، کلید موفقیت است. 

هیچ حل المسائلی وجود ندارد. رهبران امروزی با یک محیط بازاری به شدت شناور مواجه هستند. به جای استفاده از داده های قدیمی برای درک یک چالش جدید، رهبران می توانند به کمک مراحلی کوتاه، احساسات خود را به شکل بهتری بیازمایند و سپس به کمک نتایج حاصل شده، تصمیماتشان را پالایش کنند. 
زمان بندی همه چیز است. در دنیای اینترنتی امروز، رقبای شما می توانند به سرعت از طرح توسعه شما خبردار شوند. چارلز اوریلی  استاد رشته کارآفرینی دانشگاه استنفورد  چنین هشدار می دهد : « اجرای بهترین ایده ثانوی در همین الان، استراتژی به مراتب بهتری نسبت به اجرای بهترین ایده در یک هفتة آینده است. ریسک به تاخیر انداختن اتخاذ تصمیمات بسیار بالا است.»
برنده شدن شبیه به بازی با اعداد است. فروشندگان موفق بر این باورند که هر «نه» می تواند گامی به جلو برای شنیدن «بلی» باشد. رهبران بزرگ تصمیماتشان را با همین ذهنیت اتخاذ می نمایند. وقتی مشکلی واقعاً بزرگ و پیچیده است، آنها آن را رها کرده و به سراغ فرصت بعدی می روند. 

3 ,  سخن گفتن همچون رهبران

به ضعیف صحبت کردن خود پایان دهید. ضعف داشتن در سخن گفتن، همه اعتبار و اختیارات شما را به ورطة نابودی می کشاند.

به کمک این راهنماییها، به عبارات خود قدرت ببخشید :

کلمة «من» را حذف کنید. شروع سخنان با «من» قدرت شما را تحلیل می برد زیرا شما این فکر را القا می کنید که تقصیر تمامی مشکلاتی که نام می برید فقط به گردن خودتان است نه دیگران. 
مثلاً، « من در زمینه زمان بندی نشدن صحیح با مدیر توسعة فناوری مشکل دارم » این فکر را القا می کند که این موضوع فقط به خودتان مربوط است. با گفتن «مدیر توسعة فناوری، زمان بندی خوبی انجام نداده است»، شما بر این مشکل تاکید کرده اید. 

روشن صحبت نمایید. همیشه آنچه را مد نظر دارید بیان نمایید و تعمداً سخنانتان را مبهم نسازید. مثلاً اگر مدیر عاملی جویای نظر شما درباره یک قرارداد کاری می شود، نگویید « احساس می کنم که موفق می شویم » یا « واقعاً دوست دارم بدانم که چگونه می خواهیم آن را انجام دهیم.» در عوض نظر خود را روشن بگویید : « این قرارداد خوب خواهد بود زیرا در چندین مقطع کلیدی پیرامون آن مذاکره کرده ایم» یا : با اجرای این قرارداد موفق خواهیم شد 

4 ,  درسهایی از بیل گیتس برای رهبری در کسب وکار

این نکات رهبری را که بیل گیتس بیان کرده  به کار بگیرید :

1 .    دو بار در سال « با خودتان خلوت کنید.» دفترتان را ترک کنید تا به تدوین استراتژی های بلند مدت بپردازید. 

2 .    کتابهایی  بخوانید که شاید ارتباط چندانی با کسب و کار و صنعت شما ندارند. این بهترین راه برای داشتن نگرشی وسیع است. 

3 .    مشکلات را قبل از اینکه « استثنایی » شوند مشخص نمایید، مانند آمار فروش که ناگهان کل فرآیند تولید یک محصول را تحت الشعاع قرار می دهند. از آنها به شکلی صحیح گذر کنید. 

4 .    در پایان هر روز به تجزیه و تحلیل این امر بپردازید که آیا از وقت خود خوب استفاده کرده اید یا خیر. اگر وقتتان را برای موضوعاتی غیرضرور تلف کرده اید، برای روز بعد آن موضوعها را از کار خود حذف نمایید. 

5 .  چگونه، سکوت شما قدرت آنها است ؟

ناپلئون بناپارت هرگز دوست نداشت به نامه ها پاسخ دهد. در واقع، پاسخ دادن او 30 روز طول می کشید. او می گفت : « گر به پاسخ نیاز باشد، آن را در آن زمان خواهم نوشت.»
در عصر پست الکترونیک امروز، رهبران خوب نمی توانند، این چنین عمل کنند. اما ایدة ناپلئون نمایانگر یک منطق جالب است : اگر می خواهیم افرادمان بدون کمک ما راه حل مشکلات را بیابند، مسلماً آنها خودشان راهش را پیدا خواهند کرد. 

برای اطلاعات بیشتر به مقالات ذیل مراجعه نمایید :

1 .  گزیده هایی از مدیریت جهان |عدم کنترل زیاد، واکنش مناسب ، زمان واگذاری اختیارات، راهکار افزایش کارایی، نحوه تعامل با مدیر خود

2 . برای موفقیت، چگونه بین کار و زندگی هماهنگی برقرار کنیم ؟ |مزایا، مشکلات و راه کارهای عملی

3 . چگونه مدیران و کارافرینان می توانند رهبران موفقی باشند ؟ | راهنمای کاربردی برای رهبری موفق

4 . چگونه برای مشکلات روزمره کسب و کار راه حل بیابیم ؟

5 .  چرا بسياري از كسب و كارهاي اينترنتي شكست مي‌خورند؟

 

یک جمله، یک راهکار : 

- فرد موفق كسي است كه مي تواند به بنايي تكيه كند كه آجرهايش را ديگران براي او پرتاپ كرده اند .          ديويد برينكلي

- همانند تمبر پستي باشيد . يك چيز را دنبال كنيد تا به مقصد برسيد .            جاش بلنگر  

- تنها راه كشف ممكن ها ،رفتن به وراي غير ممكن ها است .                     آرتور كلارك

نظرات
دیدگاه ارسال کنید