mhi - تاریخچه صنعت نفت و گاز در جهان

تاریخچه صنعت نفت و گاز در جهان

دو سوم نخست قرن بيستم، در سيطرة شرکتهاي نفتي بين-المللي قرار داشت. شرکتهاي آمريکايي نه تنها از بازار بزرگ داخلي خود بلکه از موقعيت ژئوپلتيک  ايالات متحده پس از جنگ جهاني دوم بهره مي بردند. شرکتهاي نفتي اروپايي نيز درامپراطوریهاي مستعمراتي اروپا توسعه يافتند.  در دهة 1970، با ظهور جنبشهاي ملي گرا به ويژه در خاور ميانه که بيشترين ميزان ذخاير اثبات شدة نفتي در آن جا قرار دارد، اين روند تغيير کرد. ديگر، کشورهاي ثروتمند نفتي نيازي نداشتند تا به حرف شرکتهاي نفتي بين المللي در باره قیمت نفت گوش کنند . در سال 1960، اين کشورها اقدام به تاسيس اوپک کردند و در عرض 15 سال توانستند همه  داراييهاي  شرکتهاي بين المللي را ملي سازند. 

صنعت نفت و گاز

 

1859. حفر نخستين چاه نفت در تيتوسويل  در پنسيلوانيا
1870. تاسيس شرکت نفت استاندارد بدست جان راکفلر 
1871. حفر نخستين چاه نفت در باکو در منطقة درياي خزر
1907. شرکتهاي شل و رويال دوئيچ، شرکتي ترکيب شده را تشکيل دادند
1911. ديوان عالي ايالات متحده ورشکستي شرکت استاندارد در نيوجرسي را اعلام کرد
1938. اکتشاف نفت در کويت و عربستان سعودي
1948. کشف بزرگ¬ ترين ميدان نفتي  در غوارعربستان
1956. آغاز پيمايشهاي لرزه¬نگاري براي اکتشاف نفت
1959. آغاز حمل گاز مايع طبيعي در انگلستان
1960. تشکيل سازمان¬ کشورهاي صادرکنندة نفت (اوپک)
1968. اکتشاف نفت در دامنة شمالي آلاسکا
1973. تحريم نفتي اوپک و آغاز بحران نفتي
1975. استخراج نفت از منطقة متعلق به انگلستان در درياي شمال
1983. آغاز معاملات نفتي در نيويورک

نفت به صورت قير سياهي که به سطح زمين مي¬آيد، هزاران سال پيش در خاور ميانه کشف وشناخته شد . در آن زمان از نفت براي درزگيري قايقها استفاده مي¬شد. اما بهره¬برداري تجاري از اين ماده، در اواسط قرن نوزدهم در ايالات متحده آغاز شد. در آن زمان، چاههاي نفت در پنسيلوانيا حفر مي¬شدند و ماده استخراج شده  به عنوان نفت سفيد ، براي تامين روشنايي به مردم فروخته مي¬شد. در ادامه ،مراکز نفتی در مناطق مختلف جهان  توسعه يافتند مانند آسياي مرکزي که راث¬چايلدز و نوبلز  اين صنعت را در باکو ايجاد کردند و همچنين در آسيا که شرکت رويال دوئيچ  در دهة 1880 موفق به کشف نفت در سوماترا  شد. 


دو سوم نخست قرن بيستم، در سيطرة شرکتهاي نفتي بين-المللي قرار داشت. شرکتهاي آمريکايي نه تنها از بازار بزرگ داخلي خود بلکه از موقعيت ژئوپلتيک  ايالات متحده پس از جنگ جهاني دوم بهره مي بردند. شرکتهاي نفتي اروپايي نيز درامپراطوریهاي مستعمراتي اروپا توسعه يافتند. 
در دهة 1970، با ظهور جنبشهاي ملي گرا به ويژه در خاور ميانه که بيشترين ميزان ذخاير اثبات شدة نفتي در آن جا قرار دارد، اين روند تغيير کرد. ديگر، کشورهاي ثروتمند نفتي نيازي نداشتند تا به حرف شرکتهاي نفتي بين المللي در باره قیمت نفت گوش کنند . در سال 1960، اين کشورها اقدام به تاسيس اوپک کردند و در عرض 15 سال توانستند همه  داراييهاي  شرکتهاي بين المللي را ملي سازند. 


در نتيجه، شرکتهاي بين¬المللي ( اگرچه بسياري از آنها در زمرة بزرگ¬ ترين شرکتهاي دولتي جهان هستند) هم¬اکنون تنها کمتر از نيمي از توليد و ذخاير جهاني نفت و گاز را در دست دارند. بخش اعظم اين صنعت جهاني در دستان شرکتهاي نفتي ملي است که در مالکيت دولتها هستند. البته، در حال حاضر اين روند اندکي به نفع شرکتهاي بين¬المللي تغيير کرده زيرا برخي از کشورهاي عضو اوپک ( ايران، عربستان سعودي و کويت ) از شرکتهاي نفتي بين¬المللي دعوت کرده¬اند تا براي اکتشاف نفت و گاز به اين کشورها بازگردند. 


صنعت نفت وگازبا دو چالش بزرگ مواجه است. يک چالش، آيندة ذخاير نفت و گاز است. برخي معتقدند که نفت يک منبع جايگزين شونده است زيرا در اعماق زمين تشکيل مي شود. اما ديگران معتقدند که روزي اين منابع به پايان خواهد رسيد. اما چه زماني؟ تاکنون جهان 850 ميليارد بشکه نفت مصرف کرده است. ذخاير ثابت شدة فعلي، 1000 ميليارد بشکه است . افراد خوش-بين مي¬گويند که اين صنعت مانند گذشته به يافتن منابع جديد ادامه مي¬دهد . اما افراد بدبين معتقدند که در دهة نخست قرن بیست ویکم  توليد به اوج خود خواهد رسيد يعني همان کاري که ايالات متحده ( که زماني بزرگ¬ ترين توليدکنندة جهان بود ) در دهة 1970 انجام داد. تکنيکهاي جديدي به کار گرفته شده¬اند که امکان اکتشاف و استخراج از ذخاير کوچک را هم فراهم مي¬آورند اما افراد بدبين معتقدند که بهره¬برداري از منابع جديد و کوچک، باعث کاهش زودهنگام ذخاير محدود آنها خواهد شد. با روند فعلي توليد، 1046 ميليارد بشکه ذخاير برآورد شده، تنها 40 سال دوام خواهند يافت. گاز اندک زمانی دیر تر پايان خواهد يافت: ذخاير گاز جهان که 5300 ميليارد متر مکعب برآورد شده¬اند، با سطح فعلي توليد، 61 سال دوام خواهند يافت.


چالش دوم، محيط زيست است. در سالهاي اخير، اين صنعت گامهاي بلندي در قبال کنترل نشت نفت و توسعة سوختهاي پاکيزه¬تر که ميزان سولفور و اکسيدهاي نيتروس آنها کمتراست   برداشته تا مانع از آلودگي هواي شهرها شود. مشکل ناشي از تغييرات اقليمي، حتي اهميت بيشتري دارد. کربن بعنوان یکی از عناصر نفت ،از عناصر اصلي گازهاي گل¬خانه¬اي است که سيستم خنک¬ کنندة سيارة زمين را نابود مي¬کنند. هدف از پروتکل کيوتو که همة کشورهاي صنعتي به استثناي امریکا آ ن را قبول کرده¬اند ، کاهش سطح انتشار کربن است. واکنش اکثر شرکتهاي نفتي، اعلام افزايش تلاش براي يافتن گازی  طبيعي است که اثر آلوده¬کنندة کمتري نسبت به نفت داشته باشد.گام دوم این شرکتها تلاش براي يافتن انواع جايگزين شوندة انرژي همچون انرژي خورشيدي است. 

شرکتها


صنعت نفت از ابتدا در سيطرة «هفت خواهران » بود که اکثر آنها آمريکايي بوده و در آن زمان شرکت نفت استاندارد را تجزيه کرده بودند. در حقيقت، بزرگ¬ ترين شرکت نفت امروز جهان حاصل ادغام تدريجي شرکت نفت استاندارد نيوجرسي (اکسون ) با شرکت نفت استاندارد نيويورک (موبيل ) است. اين شرکت یکي از سه عامل بزرگ در صنعت نفت است . دو عامل ديگر عبارتند از شرکت نفت بي¬پي  و شرکت شل  که تقريباً در هر جاي دنيا که سرمايه¬گذاري¬ نفتي مجاز باشند، حضوري فعال دارند. 


اخيراً شاهد موجي از ادغامها در رأس اين صنعت بوده-ايم. شرکتها به دنبال توسعة خود براي مقابله با چالشهاي جديد همچون استخراج نفت از آبهاي عميق غرب آفريقا و برزيل و مبارزه باچالشهاي اقتصادي ناشی از نوسانات قيمت¬ نفت هستند. قيمت نفت از بشکه¬اي 10 دلار در سال 1999 به 35 دلار در پاييز سال 2000 رسيد اما در اواخر سال 2000 به 20 دلار سقوط کرد. از سال 1998، اکسون با موبيل ادغام شد؛ بي¬پي شرکت آمو ، آرکو  و کاسترول برمه  را خريد. دو شرکت فرانسوي توتال  و الف  نيز با هم ادغام شدند و شرکت پتروفينا  ی بلژيک را خريدند. در ايالات متحده، شورون  و تگزاکو  ادغام شدند و   شرکتهاي کونوکو  و فيليپس  نيز در نوامبر سال 2001، توافقنامة ادغام را امضا کردند. 


همة اين شرکتها، فعاليت هاي بالادستي همچون توليد و صادرات نفت را با فعاليت¬هاي پايين¬دستي همچون پالايش و بازاريابي سوخت در زنجيرة جايگاههاي عرضة سوخت ادغام کرده¬اند. در پالايشگاهها ،نفت خام تجزیه شده و به محصولاتي همچون بنزين، ديزل، نفت چراغ، گاز مايع و حلالها تبديل مي¬شود. 

بازارها


با وجود پيشرفتهاي اخير در زمينة بهينه¬سازي انرژي در جهان، تقاضاي جهاني براي نفت در سالهاي اخير به شدت افزایش یافته است و هم¬اکنون ميزان مصرف به 77 ميليون بشکه نفت در روز رسيده که  پيش¬بيني مي¬شود  تا سال 2020 به روزانه 115 ميليون بشکه برسد. تقاضا براي گاز حتي از اين هم سريع¬تر و بيشتر است که اين امر تا حد زيادي به علت  مسايل زيست محيطي است .به همین علت بسياري از شرکتها در تلاشند تا ميزان توليد گاز خود را ،مستقلا یا از طريق ادغام¬ افزايش دهند. 


بازار نفت به شدت بين¬المللي است. چهل سال پيش، وقتي اوپک شکل گرفت، تنها پنج کشور بيش از 1 ميليون بشکه نفت در روز توليد مي¬کردند و نفت عمدتاً در کشورهاي صنعتي  مصرف مي¬شد . حجم مبادلات تجاري آن نيز 10 ميليون بشکه در روز بود. هم¬اينک، 17 کشور بيش از 1 ميليون بشکه نفت در روز توليد مي¬نمايند. عمدة تقاضا براي نفت، متعلق به آسيا و جهان در حال توسعه است و هم¬اکنون حجم مبادلات تجاري اين ماده، روزانه حدود 40 ميليون بشکه است. بر عکس، روندورود گاز به بازار کندتر بوده است زيرا اين ماده تنها از طريق لوله يا به صورت گاز مايع قابل حمل است که هر دو روشهايي گران قيمتند. 


در خصوص عرضه، بخش اعظم افزايش در عرضة نفت و گاز متعلق به روسيه، خليج مکزيک، کانادا، آبهاي عميق آنگولا و همچنين کشورهاي عضو اوپک است. البته، ميزان عرضه کشورهاي غير عضو اوپک از سال 2010 به بعد کاهش خواهد يافت و بازار بر وفق مراد کشورهاي عضو اوپک به ويژه کشورهاي خاور ميانه خواهد بود که نيمي از ذخاير جهان را در اختيار دارند. در بعد تقاضا، نزديک به نيمي از افزايش تقاضا متعلق به چين، هندوستان و ديگر کشورهاي آسيايي خواهد بود. واقعيت مهم اين است که نفت اوپک از شرق به آسيا روانه خواهد شد. 
ناپايداري بهاي نفت، معضلي براي بازار نفت است. افزايش بهاي نفت به دليل اوضاع بد اقتصادي جهان است و عاملي مهم در رکودهاي اقتصاي سالهاي 1975-1974، 1982-1980 و 1991-1990 بوده است. با وجود تلاش زياد اوپک براي تثبيت قيمتها، اين روند ادامه دارد و بسياري از شرکتها در برنامه¬ريزي¬هاي بلند مدت خود دچار مشکل هستند.


بدون شک، سرنوشت صنعت نفت تا حد زيادي وابسته به وضع اوپک است. اوپک از طريق تنظيم ميزان توليد و صادرات در زمان افزايش يا کاهش تقاضا، سعي مي¬کند تا درآمد 11 کشور عضو خود را تثبيت نمايد. 

فناوري


فناوري نوين در صنعت نفت و گاز متمرکز بر پردازش اين محصولات است نه توليد آنها. نخستين فناوري اين صنعت به دهة 1900 و ساخت نخستين مته¬هاي حفاري بازمي-گردد. دومين پيشرفت مهم، بکارگيري پيمايشهاي لرزه نگاري در اواسط دهة 1950 بود که به زمين¬شناسان اجازه مي¬داد تا قبل از حفاري، نفت و گاز را بيابند. اين امر  به ويژه در تلاش براي يافتن نفت و گاز در مناطق فراساحلي اهمیت فراوان داشت. پيشرفت روشهاي پيمايش  سه بعدي و سپس چهار بعدي، بيش از پيش باعث دستيابي شرکتها به ميدانها و حوزه هاي نفتي شد. بدين ترتيب شرکتها مي¬توانند در وهلة نخست و به کمک پيمايشهاي لرزه¬نگاري ،نفت و گاز را بيابند و پس از تاييد اقدام به حفاري کنند. 


اين صنعت، روشهاي بهتري را براي يافتن هيدروکربن¬ها از طريق روشهاي لرزه¬نگاري به کار گرفته است که يکي از مهم¬ترين آنها حفاري افقي در زواياي مختلف است. اين شيوه باعث مي¬شود که شرکتها بتوانند از طريق يک چاه به چندين ذخيرة نفت و گاز دست يابند و در عين حال ميزان آسيب وارده به محيط زيست درياها يا خشکي نيز تا حد قابل توجهي کاهش ¬يابد. 


در مورد صنعت گاز، مهم¬ترين پيشرفت حاصل شده، منجمد ساختن گاز و تبديل آن به گاز مايع است . فضايي که گاز مایع اشغال مي¬کند 600/1 سوختهاي بنزيني است. اين مادة منجمد شده به نقاط مختلف دنيا حمل مي¬شود. امروزه تجارت گاز مايع در سراسر جهان صورت مي¬پذيرد و حدود 5 درصد از کل بازار گاز جهان را تشکيل مي-دهد. 


يک چالش بزرگ پيش روي شرکتهاي نفتي، افزايش نگراني¬ در مورد گرم شدن زمين و نقش سوزاندن هيدروکربن¬ها در اين معضل است. امروزه اکثر اين شرکتها به سراغ انرژيهاي قابل تجديد رفته¬اند. مثلاً دو شرکت شل و بي-پي توجه خود را به انرژي خورشيدي معطوف نموده¬اند. اگرچه اکسون موبيل اعتقاد چنداني به اين نوع انرژي¬ ندارد، اما به هر حال در زمينة يافتن سوختهاي هيدروژني به جاي بنزين خودروها، به ديگر شرکتهاي بزرگ جهان پيوسته است. عمر نفت به پايان خواهد رسيد و به همين دليل، بسياري از شرکتها براي محافظت از منافعشان، امروزه خود را شرکتهاي انرژي مي¬نامند نه شرکتهاي نفتي. 

تاثير اينترنت


تدارکات الکترونيک  يکي از کمکهاي اينترنت به صنايع جهاني از جمله صنعت نفت و گاز است و نقش بسزايي در استاندارد شدن تجهيزات اين صنعت ايفا کرده است. مهم¬ترين تاثير اينترنت بر تجارت انرژي بوده است. از گذشته، تجارت نفت در بازار بين¬المللي بورس لندن و همچنين بازار بورس نيويورک ، با سر و صداي بسيار کارگزاران بورس همراه بوده اما هم اينک اين روند در حال تغيير به سوي صفحات الکترونيک  است. آزادسازي بازارهاي گاز و برق، باعث افزايش شديد تجارت آنها شده است. در واقع، تجارت انرژي الزامي شده تا بتوان برق حاصل از شبکه هاي نيروگاهي و گاز حاصل از لوله¬ها را متوازن ساخت و آنها را از دست انحصارگرايان قديمي بيرون آورد. 

 

براي اطلاعات بيشتر

کتاب


جايزه: در جستجوي نفت، پول و قدرت – دانيل يرگين ، 1993

نظرات
دیدگاه ارسال کنید