mhi - جان ژاکوب آستور کیست ؟ | کارآفرین موفق  در قرن هفده را می شناسید ؟ چهارمین ثروتمند در تاریخ آمریکا

جان ژاکوب آستور کیست ؟ | کارآفرین موفق در قرن هفده را می شناسید ؟ چهارمین ثروتمند در تاریخ آمریکا

John Jacop Astor آستور كه حالا مردي ثروتمند شده بود، افق‌هاي بازرگاني خود را گسترش داد. او مجوز صادرات از طريق بنادر تحت مالكيت شركت هند شرقي را دريافت كرد و در جريان يك سرمايه‌گذاري مشترك، 50 هزار دلار سود به دست آورد. به كمك اين سود آستور املاک و کارخانجات خود را در نيويورك گسترش داد.

جان ژاكوب آستور کارآفرین موفق  در قرن هفده را می شناسید ؟

جان ژاكوب آستور

پيشينه: جان ژاكوب آستور كه در سال 1763 در آلمان متولد شد، پسر سوم يك قصاب بود. برادر او به نام جرج كه بزرگ‌ترين پسر خانواده بود، به انگلستان رفت و شركتي تأسيس كرد كه فروشنده و توليدكننده آلات موسيقي بود. برادر ديگر او به نام هنري به نيويورك رفت. در سال 1780 جان نيز مزرعه خانوادگي را ترك كرد و با رفتن به انگلستان به شركت برادرش پيوست.

ژاکوب آستور در لندن زبان انگليسي آموخت، به برادرش كمك كرد و آن‌قدر پول پس‌انداز كرد كه توانست يك كشتي براي سفر در اقيانوس آرام بخرد. در ماه نوامبر 1783 و در پايان دوران انقلاب آمريكا او به ايالات متحده رفت. او به همراه خود 24 دلار و 7 فلوت برد. اين سفر 8 هفته به طول كشيد. جان در ماه ژانويه وارد آمريكا شد. او به همراه يك چهارم از خدمه كشتي در آمريكا ماند و با يك آلماني ديگر كه او هم مهاجر بود، دوست شد. دوست آلماني جان، مطالب زيادي در مورد تجارت و فرصت‌هاي شغلي در آمريكا به او آموخت.

زماني كه آستور در ماه مارس سال 1784 وارد نيويورك شد، 21 سال داشت. او خيلي زود ازدواج كرد و يك فروشگاه فروش پيانو و خريد پوست خز افتتاح كرد. وقتي آستور به استان‌هاي شمالي مي‌رفت تا با تاجران آنجا قرارداد ببندد، همسرش فروشگاه را اداره مي‌كرد.

تجارت سودآور پوست خز، نه تنها به لحاظ بازرگاني بلكه به لحاظ سياسي بسيار مهم بود. استقلال كانادا از فرانسه، به افزایش درآمد او كمك كرد. شركت‌هاي آمريكايي، انگليسي، فرانسوي و كانادايي همانند شركت هادسون و نوث‌وست تجارت پوست خز را در دست داشتند. در سال 1796، معاهده‌اي بين ايالات متحده و انگلستان منعقد شد كه مرزهاي تجاري دو كشور را از ميان برد و باعث جدايي كانادا از ايالات متحده گرديد. پس از این تحول بزرگ، كانادايي‌ها به سراغ آستور رفتند.

تا سال 1800، آستور به مهم‌ترين تاجر پوست خز در آمريكا تبديل شد. اين يك دستاورد بزرگ بود. او ضمن رقابت با دیگر تجار خصوصي، با دولت آمريكا نيز رقابت مي‌كرد. جرج واشنگتن رئيس جمهور وقت امريكا براي نشان دادن قدرت آمريكاييان بومي و جدا نگه‌داشتن آنها از فرانسويان و انگليسي‌ها، با تأسيس اداره امور سرخ‌پوستان و مجموعه‌اي از كارخانجات توليد پوست خز تحت حمايت مالي دولت موافقت كرد. مسئله آن بود كه وقتي اين تجارت عيني شد، تجار خصوصي به پيروزي رسيدند. همانند همه كارآفرينان موفق، آستور آنچه را كه سرخ‌پوستان مي‌خواستند در اختيارشان قرار مي‌داد و در عوض آنچه كه خود مي‌خواست يعني پوست خز را به دست مي‌آورد. او از فروختن مشروب به سرخ‌پوستان امتناع ورزيد زيرا معتقد بود سرخ‌پوستان مست نمي‌توانند مشتريان خوبي باشند. البته آستور به تدریج موقعیت خود را از دست داد زیرا دولت مراكز تجاري را بسيار دور از سرخ‌پوستان تأسيس كرده بود كه اين امر باعث مي‌شد كاركنان آستور نتوانند مستقيماً با آنها معامله كنند. در بهترين حالت آنها مجبور بودند به عنوان بخش خدمات مشتريان فعاليت كنند.

در سوي ديگر زنجيره عرضه، آستور نسبت به دولت قيمت‌هاي بهتري براي محصولاتش ارائه مي‌كرد. دولت همچنین محصولات خود را به سرعت در بازار داخلي به فروش مي‌رساند. در حالي كه آستور محصولات خود را با كشتي به سراسر جهان مي‌فرستاد و با بهترين قيمت مي‌فروخت، تلاش‌هاي دولت براي كنترل تجارت پوست خز زماني مشخص‌تر شد كه قانوني تعطيلي كارخانه‌هاي توليد پوست خز و فروش اموال آنها را تصويب كرد.

آستور كه حالا مردي ثروتمند بود، افق‌هاي بازرگاني خود را گسترش داد. او مجوز صادرات از طريق بنادر تحت مالكيت شركت هند شرقي را دريافت كرد و در جريان يك سرمايه‌گذاري مشترك، 50 هزار دلار سود به دست آورد. به كمك اين سود آستور املاک و کارخانجات خود را در نيويورك گسترش داد.

در سال 1808 آستور تمام دارايي‌هايش را يكپارچه كرد و شركت پوست خز آمريكا را تأسيس نمود. اين امر پيش‌نياز تلاش او براي كنترل تجارت پوست خز در غرب بود. اكثر شركت‌ها قصد داشتند تا فعاليت‌هاي خود را به غرب گسترش دهند. كليد اين كار يافتن و كنترل مسيري از طريق اقيانوس آرام بود. گفته مي‌شد كانادا مسير خوبي است. آستور معتقد بود كه بايد كشتي‌هايش از دماغه اميد نيك و دهانه رودخانه كلمبيا بگذرند. او براي تأمين بودجه تأسيس شركتش با برخي اعضاي شركت نورث‌وست شريك شد و در سال 1810 شركت پوست خز اقيانوس آرام را بنا نهاد. حوزه كار آستور در سال 1811 به رودخانه كلمبيا رسيد و شش هفته بعد آستور با پرچم آمريكا وارد اين رودخانه شد. اين اقدام يكي از طرح‌هاي مهم بين‌المللي آستور بود. هدف او ارسال كالا از نيويورك به آنجا، فروش پوست خز به سرخ‌پوستان و فروش كالا به اروپاييان بود.

او در هنگام مرگ ثروتمندترین فرد آمریکایی بود و دست کم ۲۰ میلیون دلار ثروت داشت. ارزش دارایی‌های او را برابر ۱۱۰٫۱ دلار در سال ۲۰۰۶ برآورد شده‌است که این آمار او را در جایگاه چهارمین ثروتمند در تاریخ آمریکا نشان می‌دهد.

برای اطلاعات بیشتر به مقالات ذیل مراجعه نمایید: 

1 .   چگونه رهبران کارآمد موفق می شوند ؟ | رموز موفقیت رهبران در حوزه کسب و کار | چرا رهبران بزرگ به پاسخ آری بسنده نمی کنند ؟

2 .   گزیده های کوتاه کاربردی برای مدیریتی موفق | رهبران کارآمد چگونه می اندیشند و اقدام می کنند ؟

3 .  لحظات واقعی از تجربیات موفق مدیران و کارآفرینان در سطح جهان | رهبران درباره چالشهایشان سخن می گویند

4 .   کتابی استثنایی که بعد از حدود دو ونیم قرن همچنان آموزه هایی برای انواع کسب و کارها دارد| ثروت ملل اثر آدام اسمیت

5 .  تاثیر جوزف جوران بر بهبود مدیریت کیفیت در جهان | نگاهی به زندگی کاری جوزف جوران

 

نظرات
دیدگاه ارسال کنید