بی احساس ترین و برجسته ترین کارآفرین تاریخ آمریکا | زندگی و کار هنری فورد
بی احساس ترین و برجسته ترین کارآفرین تاریخ آمریکا
زندگی و کار من
هنری فورد
کتاب" زندگی و کار من"، نمایانگر زندگی و فلسفة "هنری فورد " است. این کتاب نمایانگر نگرشهای مردی است که مفهوم تولید را به سطح جدیدی رساند و بازارهای جدیدی را از طریق قیمت پایین و استانداردسازی باز کرد؛ همچنین این کتاب مؤید خطرات استراتژی های تک محصولی و مشکلات اعمال کنترل مستبدانه است.
شروع
سیاست فورد؛ عبارت بود از کاهش قیمتها، افزایش فعالیتها و بهبود مواد مصرفی. او خود را درگیر هزینه ها نمی کرد. قیمت های مناسب، خودشان می توانند هزینه ها را پایین بیاورند. او یک بار قیمت هایش را تا 58 درصد پایین آورد که همین امر به شدت تقاضا برای محصولاتش را بالا برد. نتیجة تولید در این قیمت ها انبوه بود.
فورد در زمرة بی احساس ترین و در عین حال برجسته ترین بازاریابان تاریخ آمریکا است. او فقط خودروهای مشکی رنگ می ساخت؛ اما یک سیستم تولیدی را بنا نهاد که به خوبی به نیازهای بازار پاسخ می داد. محور اصلی تفکرات او، استاندارد سازی بود.
فورد بسیاری از مدیران و شیوه های مدیریتی غیرضروری را کنار گذاشت؛ اما به کمک آنچه که در ذهن داشت، تمامی توجه خود را به خودروهای خود با عنوان مدل T معطوف کرد.
نکات اصلی در مورد زندگی فورد
1. قیمت گذاری و هزینه ها
فورد، سیاست و خط مشی خود را چنین بیان می کند : « کاهش هزینه، افزایش فعالیت ها و بهبود مواد مصرفی. کاهش قیمت ها، در رأس همه چیز قرار دارد. ما هرگز به هزینه ها بسنده نمی کنیم. بنابر این، ما قیمت ها را تا نقطه ای پایین می آوریم که اعتقاد داریم باعث افزایش فروش می شود. سپس جلو می رویم و سعی می کنیم قیمت ها را بهبود بخشیم. ما خود را با هزینه ها درگیر نمی کنیم. قیمت های جدید خودشان هزینه ها را پایین خواهند آورد. یک راه رایج، توجه به هزینه ها و سپس تعیین قیمت ها بر اساس آنها است؛ اگر چه این کار علمی و منطقی به نظر می رسد. اما در واقعیت هرگز نمی تواند روشی منطقی و علمی باشد. اطلاع داشتن از هزینه هایی که به شما می گویند، نمی توانید محصولتان را طبق قیمت و موادی که در نظر دارید بسازید، چه منفعتی دارد؟»
2. بازاریابی
فورد در زمرة بی احساس ترین و در عین حال برجسته ترین بازاریابان تاریخ آمریکا است. او بی احساس ترین است ؛ زیرا چیزی جز خودروهای مشکی رنگ را به مردم ارایه نمی کرد. او برجسته ترین سازنده است؛ زیرا یک سیستم تولیدی متناسبی را با نیازهای بازار خلق کرد.
ما به اشتباه او را یک نابغة تولیدی می دانیم؛ در حالی که او یک نابغة بازاریابی است.
3. استاندارد سازی
فورد می دانست که بازار انبوه خودرو وجود دارد و به همین دلیل، می خواست خودروهای مد نظر خویش را طبق یک استاندارد مشخص به بازار ارایه کند.
مدل T مشکی رنگ و در عین حال خودروهایی مطلوب بودند. محور اصلی تفکرات او، استانداردسازی بود، موضوعی که به طور مستمر در بازارهای خودروسازی امروز جهان نیز بر آن تأکید می شود.
4. مشکلات یک نوع محصول
مشکل آن بود که وقتی دیگر تولیدکنندگان، محصولات بیشتری تولید کردند، فورد تنها به تولید یک خودرو ادامه داد و به همین دلیل هم تا مدت ها از دیگران عقب افتاد.
هنری فورد به تولید تنها یک نوع خودرو ؛ یعنی مدل T معروف است. اما همین مدل باعث نابودی او شد. مردی که نابغة بازاریابی بود، نیازها و توقعات مشتریانش را نادیده گرفته بود.
5. تولید انبوه
فورد تلاش بسیاری کرد تا خط تولید رایج و سنتی را به خط تولید انبوه تبدیل سازد.
او محاسبه کرده بود که تولید مدل T نیازمند 7882 نوع کار متفاوت است. تولید مبتنی بر بخش ها و واحدهای گوناگون بود. فورد معتقد بود؛ که کارگران باید فقط کاری که گفته شده را انجام دهند و سر از کارشان برندارند. او نمی خواست که مهندسان هیچگاه با متصدیان فروش صحبت کنند یا افرادی که مسئول تصمیم گیری هستند با فردی غیر از خود او گفتگو و مباحثه کنند.
6. کنترل استبدادی
فورد بسیاری از مدیران و شیوه های مدیریتی غیرضروری را کنار گذاشت و تلاشی جامع و آگاهانه انجام داد تا یک کسب و کار چند میلیارد دلاری را بدون حضور مدیران اداره کند.
همین موضوع باعث شد که امپراطوری او شکست بخورد. بدون وجود مدیران، هر کسب و کاری محکوم به زمین خوردن است.
7. نوآوری در کسب و کار
در برخی جنبه ها، فورد یک نقش خوب را ایفا می کرد. او یک نوآور بود که عقاید مختلف را با هم تلفیق و ترکیب می کرد. او اصولی را اتخاذ می کرد که همة کارکنان را درگیر خود می کردند.
فورد رفاه بالایی را هم برای مشتریان و هم برای کارکنان خود ایجاد کرده بود و تا پیش از آن هرگز دیده نشده بودند. او به کارکنانش 5 دلار حقوق می داد که دو برابر حقوق های رایج آن دوران بود.
او دارای نگرشی بین المللی بود که بینشی پیشرو در آن دوران بود. کارخانة او در هایلند پارک دیترویت واقع بود؛ اما نه فقط ایالات متحده بلکه کل جهان از آن منتفع می شدند.
فورد به خوبی از این موضوع آگاه بود که زمان یک سلاح رقابتی است. او می نویسد : « اتلاف زمان با اتلاف منابع فرق دارد، زیرا دیگر نمی توان آن را جبران کرد.»
متن
کتاب" زندگی و کار من"، نشانگر حیات و فلسفة کسب و کار فورد است؛ هر چند که به نظر می-رسد در این کتاب بر دوران شغلی او تأکید بیشتری شده است. دستاوردها و پیشرفت های کاری فورد و کمک او به توسعة صنعتی سازی تا مدت های مدیدی در نظریه های مختلف حوزه های سیاست، تاریخ، ایجاد انگیزه یا انسان شناسی مورد استفاده قرار می گرفتند.
"گری هامل "در این مورد می گوید : « ممکن است هنری فورد مردی مستبد بوده، اما او یک هدیة ارزشمند را به زنان و مردان اعطا کرد : تحرک. اشتباهات فورد هر چه که باشند، او کارآفرین بزرگی است که تفاوتی مهم را در زندگی مردم ایجاد کرد و آن را به یک موضوع جهانی تبدیل ساخت.»
برای اطلاعات بیشتر به مقالات ذیل مراجعه نمایید :
1 . مدیران و کارآفرینان چگونه، برنامه متنوع مدیریتی را اجرا کنند ؟ | فهرست اقدام عملی برای اجرای برنامه متنوع مدیریتی
2 . چگونه کسب وکاری ناموفق را کارآمد کنیم ؟ | مهندسی مجدد سازمان، جیمز چامپی و مایکل هامر
3 . رهبری چیست ؟ مدیران چگونه می توانند رهبران کارآمدی شوند ؟ | راهکارهای عملی ، برای موفقیت رهبر در کسب و کار
4 . تاریخچه صنعت خودروسازي جهان چیست ؟
5 . چگونه بازاریابی را برنامهریزی کنیم؟ نحوه اجرای یک برنامه ریزی موفق بازار یابی چگونه است ؟ (1)
6 . وارن بوفت کیست ؟ | چگونه سرمایه گذاری کنیم ؟
7 . جفری بزوس کیست ؟ - سایت آمازون چگونه موفق شد ؟
یک پند، یک درس :
-
شركتي كه داراي مزيت رقابتي است، در واقع به بهترين فن آوري ها دسترسي دارد. والتر ريستون
-
سخت كوشي، درستي و راستي معجزه مديران است. پيتر داكر