mhi - وضعیت صنعت خرده فروشی جهانی چگونه است ؟

وضعیت صنعت خرده فروشی جهانی چگونه است ؟

خرده فروشی کسب و کاری بزرگ است. فروش خرده فروشی در جهان 2/7 میلیارد دلار برآورد شده است. در کشورهای توسعه یافته این صنعت به بلوغ رسیده و حتی رشد آن کند شده است. مثلاً در ایالات متحده که     بزرگترین بازار خرده فروشی جهان است، میانگین رشد فروش از 7/6 درصد در دهة 1980 و 9/9 درصد در دهة 1970 به 1/5 در دهة 1990 سقوط کرد. این رشد بین سال های 2005-2001 به 6/2 درصد کاهش یافت. دستیابی به رشدی بالاتر از حد میانگین، نیازمند فعالیت و رقابت در دیگر حوزه¬ها است. 

خرده فروشی
 

1929-1920. رشد سریع فروشگاه¬های زنجیره¬ای.
دهة 1930. رشد سریع سوپرمارکت¬ها. ظهور جایگاه¬های پمپ بنزین. افتتاح نخستین مراکز خرید مدرن. 
دهة 1940. احیای خرده¬فروشی پس از جنگ.
دهة 1950. رشد دراگ¬استورهای سلف سرویس.
دهة 1960. افتتاح نخستین ابربازارها (سوپرمارکت-های بزرگ). استفاده از نخستین دستگاه¬های اسکنر بارکُد. 
دهة 1970. توسعة مراکز فروش خانگی.
دهة 1980. آغاز دورة ادغام¬ها و اکتساب¬ها در خرده¬فروشی. 
دهة 1990. جهانی شدن خرده¬فروشی. آغاز خرده¬فروشی الکترونیکی. فروش الکترونیکی نخستین کتاب توسط آمازون .
دهة 2000. آغاز بکارگیری یورو در اروپا، ایجاد یک بازار واحد. 

عرصة فروشگاه¬های مدرن خرده¬فروشی (یک فروشگاه با چندین بخش مختلف) و فروشگاه¬های زنجیره¬ای (یک فروشگاه با واحدهای گوناگون در نقاط مختلف) از نیمة دوم قرن نوزدهم آغاز شد. رشد سریع و موفقیت اولیة این مفاهیم ناشی از انقلاب صنعتی و توسعة راه¬آهن بود که امکان تولید انبوه کالا و توزیع گستردة آنها را فراهم ساخته بود. تبلیغات گسترده، حساب¬های گوناگون بانکی و سیاست¬های رسمی سودآوری نیز معرفی شدند. 
خرده¬فروشی یک موضوع ذاتاً بومی تلقی می¬شد زیرا همواره نیازمند شناخت نیازها و عادات گروه¬های خاصی از مشتریان بود. خرده¬فروشی کاری دشوار بر مبنای منطقه¬ای و جهانی بود و شکست بسیاری که تلاش کرده¬ بودند تا این کار را انجام دهند، شاهد این ادعا است. از اوایل دهة 1990، رشد فزایندة تجارت جهانی، معرفی اصول اقتصادی بازار، بهبود استانداردهای زندگی در سراسر جهان ، جهانی شدن فرهنگ رایج در عرصة کسب و کار و پیشرفت¬های جدید در حوزة فن¬آوری، امکان جهانی شدن خرده¬فروشی را ممکن ساخت. 
عامل دیگری که در تلفیق و جهانی شدن صنایع نقش داشت، این بود که برخی از خرده¬فروشان برجسته در بازارهای داخلی خود به حد اشباع رسیده بودند. در بسیاری از بازارهای بالغ همچون ایالات متحده و غرب اروپا، فضای اندکی برای خرده¬فروشی وجود داشت و کسانی که در این حوزه فعال بودند، عملاً امکانی برای فعالیت نداشتند. حذف عاملان ضعیف به تمرکز خرده¬فروشی در میان تعدادی شرکت¬های معدود اما بزرگ شد که اتفاقاً هم کارآمدتر بودند و هم از مدیریت بهتری برخوردار بودند. برای استمرار چنین رشدی، بسیاری از این شرکت¬ها شروع به جستجوی فرصت¬هایی برای توسعة جهانی خود نمودند. ادغام¬ها از سطح بازارهای داخلی به بازارهای منطقه¬ای و سپس بازارهای جهانی اشاعه یافت. 
نه تنها خرده¬فروشان بزرگ¬تر شده¬اند بلکه بزرگ¬تر هم عمل می¬کنند و فعالیت¬های خودشان و سازمان¬هایی را که می¬خرند بر دستیابی به معیارهای کلان اقتصادی و انتقال دانش خود در سراسر جهان متمرکز می¬نمایند. این امر باعث افزایش سطح رقابت شده و در عین حال موجب خواهد شد که تنها قوی¬ترین شرکت¬ها در میدان باقی بمانند. با توجه به اینکه تأمین منابع هم متمرکزتر شده، خرده-فروشان از این موضوع مطلع شده¬اند که این امر نیازمند قیمت¬ها، شرایط و اصول بین¬المللی کاملاً متفاوتی است. 

 

شرکت ها


وال مارت  در صدر فهرست برترین خرده¬فروشان جهان قرار دارد. حجم فروش وال مارت تقریباً سه برابر میزان فروش کارفور  فرانسه است که در ردة دوم خرده¬فروشان برتر جهان قرار دارد. 
از اواخر دهة 1980، خرده¬فروشان دارای فعالیت¬های جهانی، توانسته¬اند سهم بزرگی از میزان فروش در جهان را به دست آورند. در میان 100 خرده¬فروش برتر جهان، تعداد شرکت¬هایی که در خارج از منطقة جغرافیایی خاستگاه خود فعالیت می¬کنند، به 52 درصد رسیده است. این رقم 29 درصد در سال 1986 و 45 درصد در سال 1996 بوده است. 
طی سال¬های گذشته، رشد وال مارت نیز به تدریج از بازار داخلی ایالات متحده به کشورهای دیگر گسترش یافته است. تا به امروز، بزرگ¬ترین خرده¬فروش جهان موفقیت خوبی را در کانادا، مکزیک و انگلستان کسب کرده هر چند که به لحاظ مالی شکست¬هایی را نیز در آلمان تجربه کرده بود. 
علیرغم روند کلی جهانی شدن، خرده¬فروشان برخی کشورها هرگز فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور خود توسعه نیافته¬اند. به ویژه، با توجه به گستردگی اقتصاد آمریکا، خرده¬فروشان این کشور آنقدر فعالیت خوبی در کشورشان داشتند که به سراغ فعالیت در کشورهای خارجی نرفتند. به علاوه، چالش¬های متعددی پیش روی ورود به یک کشور جدید وجود دارد. این چالش¬ها عبارتند از تفاوت¬های فرهنگی و زبانی، مقررات گوناگون دولتی، شیوه¬های حسابرسی، روش¬های گمرکی و پیچیدگی¬های زنجیرة عرضه. 

 

بازارها


خرده فروشی کسب و کاری بزرگ است. فروش خرده فروشی در جهان 2/7 میلیارد دلار برآورد شده است. در کشورهای توسعه یافته این صنعت به بلوغ رسیده و حتی رشد آن کند شده است. مثلاً در ایالات متحده که     بزرگترین بازار خرده فروشی جهان است، میانگین رشد فروش از 7/6 درصد در دهة 1980 و 9/9 درصد در دهة 1970 به 1/5 در دهة 1990 سقوط کرد. این رشد بین سال های 2005-2001 به 6/2 درصد کاهش یافت. دستیابی به رشدی بالاتر از حد میانگین، نیازمند فعالیت و رقابت در دیگر حوزه¬ها است. 
از سوی دیگر، در اقتصادهای در حال ظهور که به سرعت نیز در حال رشد است، باید تقاضایی جدید و رو به رشد را ایجاد نمود. علیرغم نوسانات گستردة این کسب و کار، چشم¬انداز خوبی برای آیندة آن به ویژه در کشورهای دارای وضعیت مساعد اقتصادی ترسیم شده است. البته، وقتی شرکت¬ها و خرده¬فروشان خارجی می¬خواهند وارد کشورهای دیگر شود، محدودیت¬هایی پیش روی توسعة آنها وجود خواهد داشت. بنابراین، فرآیند جهانی شدن خرده-فروشی، یک فرآیند تدریجی است و تنها از طریق تولیدکنندگان کالاهای مصرفی حاصل نخواهد شد. 
در کل دنیا، نهادهای سیاسی و اقتصادی، خرده-فروشان را وادار می¬کنند تا با طیف گسترده¬ای از موقعیت¬ها و شرایط چالش¬برانگیز دست و پنجه نرم کنند. رکود اقتصادی در ایالات متحده عملاً به سایر نقاط جهان هم اشاعه یافته است. 
در عین حال، همواره ریسک¬های مالی و ناآرامی¬های اجتماعی در کشورهای در حال توسعه به ویژه جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین وجود دارند. بسیاری از کشورها همچون لهستان، تایلند و آرژانتین قوانینی را تصویب کرده یا در دست بررسی دارند که توسعة فروشگاه¬های بزرگ و این نوع سرمایه-گذاری خارجی را محدود می¬کنند و حتی طرح¬هایی برای محدود کردن کار برخی از خرده¬فروشان دارند. هدف از این محدودیت¬ها، حمایت از مالکان کسب و کارهای کوچک و بومی بدون توجه به مزایایی است که مشتریان و مصرف¬کنندگان می¬توانند از حضور سرمایه گذاران خارجی و انتخاب محصولات ارزان¬تر آنها به دست آورند. 

 

اشتغال


در ایالات متحده، بخش خرده¬فروشی دومین کارفرمای بزرگ در میان بخش¬های مختلف محسوب می¬شود و نزدیک به 18 درصد کل استخدام¬ها متعلق به این بخش است. این رقم در مورد بخش خدمات 31 درصد است. بخش¬های دولتی و تولیدی در رده¬های بعدی قرار دارند و سهم آنها به ترتیب 16 و 14 درصد است.
در انگلستان، بخش خرده¬فروشی بزرگ¬ترین کارفرما به شمار می¬رود و 35 درصد کل کارکنان، در این بخش مشغول به کار هستند. فروشگاه¬های مواد غذایی همچون خواروبار فروشی¬ها و سوپرمارکت¬ها بالاترین سهم را دارند یعنی 15 درصد. مجرا و کانال عمومی کالاها که شامل فروشگاه¬های بزرگ، مراکز بزرگ خرید، انبارها و دراگ استورها است، 12 درصد سهم دارد. در این بین، کمترین سهم متعلق به فروشگاه¬های عرضة مصالح ساختمانی و لوازم باغبانی است (4 درصد). 
در مقایسه با دیگر بازارهای خرده¬فروشی همچون آلمان، انگلستان و کانادا، ایالات متحده بالاترین سهم اشتغال در بخش خرده¬فروشی را دارا است. برخی از بازارهای بزرگ خرده¬فروشی همچون ژاپن و مکزیک آمار خرده و عمده فروشی را تلفیق کرده و بنابراین نمی¬توان آنها را کشورهایی مقایسه کرد که فقط آمار بخش خرده¬فروشی خود را اعلام کرده-اند. 

 

مفاهیم و استراتژی های جدید


قالب¬ها و استراتژی¬هایی که خرده¬فروشان بر اساس آنها فعالیت می¬کنند، در اکثر نقاط جهان به سرعت در حال تغییر و تحول هستند. این تغییرات ناشی از فن¬آوری¬ها، تغییر در الگوهای خرید مصرف-کنندگان و موفقیت    نوآوری¬های گوناگون هستند. فن¬آوری باعث بزرگ¬تر و پیچیده¬تر شدن سازمان¬ها گردیده است. رشد زنان شاغل باعث کاهش زمان صرف شده برای خرید می¬شود، فروشگاه¬های بزرگ باید به گونه¬ای باشند که مشتری در یک مرتبه مراجعه، تمامی مایحتاج خود را تهیه نماید. سوپرمارکت¬های بزرگ که مشتریان می¬توانند با یک بار مراجعه، کالاهای متعددی را بخرند، به یک قالب جهانی تبدیل شده است. به علاوه، ارزشی که مشتریان برای این نوع فروشگاه¬ها قایل هستند، تا حدی زیادی هزینة تأسیس فروشگاه¬های کوچک را کاهش داده است. 
با توجه به اینکه صنعت خرده¬فروشی در بازارهای اشباع شده به بلوغ رسیده و حتی ظرفیت¬های مازاد پدیدار   شده¬اند، خرده¬فروشان تلاش می¬کنند تا از طریق استراتژی¬های متنوع، دست به تنوع¬سازی بزنند و به جای تمرکز بر نام تجاری خود، بر برند و نام تجاری محصولات یا فروشگاه¬هایشان تمرکز کنند. آنها استراتژی¬های گوناگونی را در راستای رسیدن به این ارزش تدوین کرده¬اند زیرا در این حوزه است که بیشترین درآمد را از مشتریان خویش به دست می¬آورند. خرده¬فروشی چند کانالی از طریق فروشگاه¬ها، کاتالوگ¬ها و اینترنت، به یک الگوی برتر در کسب و کار تبدیل شده و امکان دسترسی هر چه بیشتر مشتریان و مصرف¬کنندگان را به فروشگاه-ها، برندها، محصولات و اطلاعات میسر می¬سازد. 
رقابت که زمانی محدود به خرده¬فروشانی بود که محصولاتی مشابه را در قالب¬هایی مشابه ارایه و تحت یک مدل اقتصادی یکسان فعالیت می¬کردند، هم اکنون جای خود را به قالب¬هایی متعدد و متنوع از خرده¬فروشی داده است. این تنوع ناشی از آن است که خرده¬فروشان استراتژی¬های توسعة کالاها و خدماتشان را برای رفع نیازهای گوناگون مشتریانشان (مانند ارایة خدمات مالی در سوپرمارکت¬ها) یا ارایة راه¬حلی برای مشکلات خاص خریداران (مانند نصب کالاهای خریداری شده، خدمات تعمیر و نگهداری در منزل، اجارة ابزارآلات و اعطای وام) دنبال   می¬کنند. این پدیده¬ها باعث رقابتی¬تر شدن صنعت خرده¬فروشی و رقابت شدید خرده¬فروشان برای حفظ روند توسعه و رشدشان خواهد شد. 

 

فن آوری


به طور فزاینده¬ای، مدیریت شرکت¬ها در صنعت خرده-فروشی، متکی به فن¬آوری اطلاعات است. تمرکز فن-آوری از اتوماسیون در دهة 1960 به تلفیق و تسهیل در کسب و کار الکترونیکی امروز تغییر کرده است. طی پنج سال گذشته، بخش اعظم سرمایه¬گذاری در حوزة فن¬آوری اطلاعات متمرکز بر تلفیق سیستم¬های داخلی سازمان¬ها بوده است. انتظار می¬رود که مرحلة بعدی تلفیق سیستم¬های زنجیرة عرضه، مرتبط ساختن خرده¬فروشان و شرکای تجاری آنها از طریق کسب و کار رو در رو و بازاریابی الکترونیکی باشد. 
سیستم فروشگاه¬ها همچنان تکامل خواهد یافت زیرا خرده¬فروشان فضای سخت افزاری و نرم افزاری بیشتری را فراهم خواهند آورد، سیستم¬های عامل جدید معرفی خواهند شد، امکان دستیابی به شبکه بیشتر خواهد شد و توانایی¬ها و خدمات بی¬سیم نیز به طور روزافزونی گسترش پیدا خواهد کرد. فروش در محل کار یا زندگی مشتریان اهمیت فراوانی پیدا کرده است زیرا خرده¬فروشان به دنبال یافتن راه¬هایی جدید برای کاهش تردد و همچنین افزایش تجربة خرید مشتریان خود هستند. 
در زمینة زنجیرة توزیع، اینترنت جایگزین سیستم-های پر هزینة قدیمی شده و امکان تعامل بیشتر میان مشتریان و طیف گسترده¬ای از فروشندگان را فراهم می¬آورد. ظهور بازارهای الکترونیکی و فروشگاه¬های الکترونیکی خصوصی، نقش به مراتب مهم¬تری را در آینده ایفا خواهد کرد. 
بیش از پیش، خرده¬فروشان باید به سراغ سیستم¬های برنامه¬ریزی منابع کسب و کار بروند که توسط بسیاری از تولیدکنندگان انتخاب شده¬اند که این امر عمدتاً ناشی از کاربرد گستردة مجموعه¬های نرم¬افزاری است. ذخیره و انتشار داده¬ها به مهم-ترین اولویت¬های سرمایه¬گذاری در بخش فن¬آوری اطلاعات تبدیل شده که این امر عمدتاً ناشی از ماهیت غیرقابل تلفیق سیستم¬هایی است که امروزه اکثر خرده¬فروشان به کار می¬گیرند. دیگر اقدامات و ابتکارات موجود عبارتند از مدیریت روابط با مشتریان و استفاده از کانال¬های ارتباطی چندمنظوره. هدف از همة این سرمایه¬گذاری¬ها، تقویت توانایی خرده¬فروشان برای تمایز قایل شدن میان خودشان و رقبا، افزایش میزان وفاداری مشتریانشان و کاهش هزینه¬های فعالیت¬هایشان از طریق مدیریت دقیق نیازهای مشتریانشان است. 

 

تأثیر اینترنت


اقتصاد آینده شاهد حضور کسب و کارهایی است که نه جزء «اقتصاد قدیم» هستند و نه جزء «اقتصاد نوین» بلکه در واقع ترکیبی از هر دوی آنها می-باشند. این کسب و کارها از فن¬آوری اقتصاد نوین – به ویژه ماهیت و گسترة یک محیط شبکه¬ای – در قبال برخی از فرصت¬های اثبات شده در اقتصاد قدیم از جمله تمرکز احیا شده بر مشتریان، زنجیرة عرضه، افراد و رقبا برای دستیابی به فروش و سود استفاده خواهند کرد. در اقتصاد نوین، نوآوری حرف اول را می¬زند. تمرکز بر این نوآوری تنها محدودیت به فن¬آوری¬های جدید نیست بلکه کشف کاربردهای جدید از فن¬آوری¬های موجود را نیز شامل می¬شود. ارتقای فن¬آوری¬های خرده¬فروشی، یک گام اساسی در این عرصه است. 

 

برای اطلاعات بیشتر

فهرست¬های راهنما:
کتابچة خرده¬فروشی اروپا: www.mintel.com
خرده¬فروشی و تجارت بین¬الملل: www.euromonitor.com

مجلات و نشریات:
Chain Store Age
ww.chanstorage.com

European Retail Analyst
www.conciseb2b.com

Internet Retailer
www.internetretailer.com

وب سایت¬ها:
www.the-dma.org: انجمن بازاریابی مستقیم
www.dsa.org: انجمن فروش مستقیم
www.electronicretailing.org: انجمن خرده¬فروشی الکترونیکی
www.fdi.org: شبکة بین¬المللی توزیع¬کنندگان مواد غذایی
www.hiri.org: مؤسسة تحقیقات توسعة خانگی
www.iads.org: انجمن بین¬المللی فروشگاه¬های زنجیره-ای
www.icsc.org: شورای بین¬المللی مراکز خرید
www.nationalgrocers.org: انجمن ملی خواروبار فروشی¬ها
www.plma.com: انجمن تولیدکنندگان خصوصی
 

نظرات
دیدگاه ارسال کنید